رفته بودیم شمال بعد من هوس دیزی کرده بودم حالا نگو رستورانی که رفته بودیم نداشته.دیدم بابام داره کوبیده سفارش میده منم که تو حال و هوای دیزی بودم گفتم ن بابا بگو ابشم بزاره
آخرین مطالبلینک دوستانپیوندها
سایت آوازکطراح قالب: آوازک |
|
درباره وبلاگنویسندگانآرشیو موضوعیآرشیو ماهانهدیگر امکانات
<-PollItems->
|